باغدار

لغت نامه دهخدا

باغ دار. ( نف مرکب ) دارنده باغ. باغ خدا. صاحب باغ. آنکه باغداری کند. دارای باغ. ( یادداشت مؤلف ). مالک باغ. || دهقانی که کشتمند او باغ است. || آنکه تمشیت باغ کند. || آنکه نگهبانی و حراست باغ کند. محافظ باغ. || آنکه از محصول باغ بهره برگیرد. آنکه در جمع آوری و فروش حاصل باغ دخالت دارد. اجاره دار باغ. رجوع به باغداری شود.

فرهنگ عمید

آن که باغ دارد و پیشه اش جمع آوری و فروش محصولات باغ است، صاحب باغ.

فرهنگ فارسی

دارننده باغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال انبیا فال انبیا فال ماهجونگ فال ماهجونگ