باردار کردن

فرهنگستان زبان و ادب

{charge} [فیزیک] عملی که موجب ظهور بار الکتریکی شود متـ . باردار شدن، پر کردن، پر شدن * پر کردن در مورد باتری و خازن به کار می رود و باردار کردن در مورد اجسامی که مثلاً به روش مالش باردار می شوند. در زبان فارسی شارژ گاهی به معنای باردار شدن به کار می رود.

ویکی واژه

عملی که موجب ظهور بار الکتریکی شود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال نخود فال نخود فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل