اکتساب

لغت نامه دهخدا

اکتساب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) ورزیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کسب کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بدست آوردن. حاصل کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). حاصل کردن چیزی به سعی خود. ( غیاث اللغات ). ارتفاد. اقتراف. ( یادداشت مؤلف ) : همت بر اکتساب ثواب آخرت مقصور گردان. ( کلیله و دمنه )... نوبت جهانداری به حکم استحقاق هم از وجه ارث و هم از طریق اکتساب بدو رسانده. ( کلیله و دمنه ). هر چند که در ثمرات عفت تأمل بیش کردم رغبت من در اکتساب آن زیادت گشت. ( کلیله و دمنه ). در اکتساب خیرات و احتساب مبرات... بر عمیدالجیوش بیفزود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 308 ). || رزق جستن. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || تصرف نمودن در کسب. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 18 ). || کوشیدن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || فراهم آوردن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || اندوختن. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). الفغدن. الفنجیدن. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) حصول. بدست آوردگی. || کوشش. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - کسب کردن ، بدست آورن . ۲ - اندوختن . ج . اکتسابات .

فرهنگ عمید

کسب کردن، حاصل کردن، فراهم آوردن.

فرهنگ فارسی

کسب کردن، حاصل کردن، فراهم آوردن
۱ - ( مصدر ) بدست آوردن کسب کردن فراهم آوردن حاصل کردن۲ ٠- اندوختن . ۳ - ( اسم ) کسب حصول . ۴ - اندوختگی جمع : اکتسابات .

ویکی واژه

کسب کردن، بدست آورن.
اندوختن.
اکتسابات.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال اعداد فال اعداد فال نوستراداموس فال نوستراداموس