لغت نامه دهخدا
باز با خود آمدم زآن انتشار
باز دیدم طور و موسی برقرار.مولوی ( مثنوی ، از فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح طب قدیم ) وسیع شدن ثقبه عنبیه بیش از حد طبیعی. ( بحرالجواهر ) ( از کشاف اصطلاحات الفنون از بحر الجواهر ).گشاده شدن ثقبه عنبیه بیش از حد طبیعی بر اثر ضربتی یا سردردی سخت و جز آن. ( یادداشت بخط مؤلف ). تفرق الاتصالی بود که اندر طبقه شبکیه افتد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). اتساع چشم بطوری که نور از آن بخط مستقیم خارج نشود. ( از تذکره داود ضریر انطاکی ). اتساع حدقه. ( یادداشت بخط مؤلف ) :