ملکمه

ملکمة به معنی کلیچه‌ای است که با دست باز شده و پهن شده است. این واژه در منابع مختلف به معنای تهیه و شکل‌دادن به یک نوع نان یا خوراکی اشاره دارد. در متون ادبی و علمی، به نحوه تهیه آن و همچنین به ویژگی‌های ظاهری‌اش پرداخته شده است. همچنین در زمینه‌های دیگر، مانند پوشاک، به موزه‌ای که پاره شده و دوباره دوخته شده نیز اشاره می‌کند. به طور کلی، ملکمة نه تنها به یک نوع خوراکی بلکه به فرآیند آماده‌سازی و شکل‌دهی به آن ارتباط دارد و می‌تواند حامل معانی و نشانه‌هایی از فرهنگ و هنر باشد.

لغت نامه دهخدا

( ملکمة ) ملکمة. [ م ُ ل َک ْ ک َ م َ ] ( ع ص ) کلیچه به دست باز کرده. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کلیچه به دست پهن کرده. ( ناظم الاطباء ). || خف ملکمة؛ موزه پاره بردوخته. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به ملَکّم شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال اعداد فال اعداد فال قهوه فال قهوه فال ابجد فال ابجد