اقوی

لغت نامه دهخدا

اقوی. [ اَق ْ وا ] ( ع ن تف ) قوی تر. بنیروتر. نیرومندتر. محکم تر. تواناتر و زورآورتر. ( ناظم الاطباء ). قوی تر و زورمندتر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) : از ارکان امیر یوسف الدین که رکن اقوی بود. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ معین

(اَ وا ) [ ع . ] (ص تف . ) قوی تر، تواناتر.

فرهنگ عمید

۱. قوی تر، تواناتر، نیرومندتر.
۲. محکم تر.

فرهنگ فارسی

قوی تر، تواناتر، نیرومندتر، محکم تر
( صفت ) قوی تر نیرومندتر تواناتر.
نعت تفضیلی است قوی تر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَقوی از الفاظ فتوا است.
اقوی به معنای قوی‏تر به لحاظ دلیل است و گاه فقها از آن برای بیان نظر خود در مسئله‏ای استفاده می‏کنند که در این صورت، از الفاظ بیان فتوای مجتهداست.
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج ۱، ص۶۵۹
...

ویکی واژه

قوی تر، توانا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال فنجان فال فنجان فال ارمنی فال ارمنی فال تاروت فال تاروت