اریش

لغت نامه دهخدا

اریش. [ اَ ] ( ص ) زیرک. هوشیار. ( برهان ) ( سروری ) ( مؤید الفضلاء ). عاقل. اریس. اَرِش. ( برهان ). هوشمند. ذکی .
اریش. [ اَ ی َ ] ( ع ص ) مرد بسیارموی در هر دو گوش و روی. || سست. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( اَ ) (ص . ) زیرک ، عاقل .

فرهنگ فارسی

( صفت ) زیرک هوشمند هوشیار عاقل .
مرد بسیار موی در هر گوش و روی

دانشنامه عمومی

آریش. آریش ( ترکی آذربایجانی: Arış ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان هادروت واقع شده است.
اریش (خوسف). اریش روستایی در دهستان خوسف بخش مرکزی شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا کمتر از ۹ خانوار بوده است.

ویکی واژه

زیرک، عاقل. این کلمه در زبان بهاری قابل تجزیه به دو کلمه اَر - ایش است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم