اختراع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شکافتن. خَرق. خرع. بریدن.( تاج المصادر بیهقی ). || وابریدن کسی را از قومی یا از چیزی. || آفریدن. ( مؤید الفضلاء ). نو بیرون آوردن. ( منتهی الارب ). نو کاری کردن.( زوزنی ). || از خود انشاء کردن. چیزی نو انگیختن. ( مؤید الفضلاء ). ایجاد کردن. پیدا کردن. پیدا کردن چیزی بماده و مدت ، مقابل ابداع که پیدا کردن چیز است بی ماده و مدت : در وصف این حال قصائد غرّا و معانی عذرا اختراع و اقتراح کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 48 ). احتیاج مادر اختراع است. || از نو سخن گفتن. || اختراع دابه ؛ ستور را چندی بسواری دیگری دادن و سپس بازستدن. || خیانت کردن کسی را. || گرفتن مال کسی را. || هلاک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || سخن دروغ فرابافتن. ( آنندراج ) . || مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: اختراع ، معنی آن ضمن معنی ابداع در حرف باء گذشت و در اثناء شرح و تفسیر لفظ تکوین نیز در باب اختراع بسط مقال داده شود. ان شأاﷲ تعالی. و مخترع در اصطلاح عروضیان بحریست و در ضمن بیان معنی لفظ متقارب نیز در این خصوص گفتگو بمیان خواهد آمد. - اختراع کردن ؛ از خود درآوردن. بافتن. ساختن.
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) آفریدن ، ایجاد کردن .
فرهنگ عمید
۱. وسیله یا چیزی تازه و بی نظیر و بدون نمونۀ قبلی که قبلاً شخصی نظیر آن را نساخته باشد. ۲. (اسم مصدر ) ساختن چیزی یا پدید آوردن روشی که پیش تر مانند آن دیده نشده باشد. ۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] خلق کردن، آفریدن. ۴. (اسم مصدر ) [قدیمی] پدید آوردن چیز نو.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) آفریدن نو آوردن کردن چیزی نو انگیختن ایجاد کردن : ( احتیاج مادر اختراع است ) ۲ - ایجاد غیر مسبوق بمدت است بعبارت دیگر هر موجودی را که وجودش با نمونه نباشد و قبل از آن مانندی نداشته باشد مخترع میگویند .
فرهنگستان زبان و ادب
{invention} [حقوق، مدیریت-مدیریت فنّاوری] پاسخی فنی و تازه به یک نیاز که نمود آن یک محصول یا یک فرایند یا روشی نوین باشد
دانشنامه عمومی
اختراع یا اِبداع، یک وسیله، روش، ترکیب یا فرایند منحصر به فرد یا جدید است. فرایند اختراع، فرآیندی جزئی در یک فرایند کلی مهندسی و توسعه محصول است. اختراع می تواند یک پیشرفت در یک ماشین یا محصول یا یک فرایند جدید برای ایجاد یک شی یا یک نتیجه باشد. اختراعی که به یک عملکرد یا نتیجه کاملاً منحصر به فرد دست می یابد ممکن است عامل یک پیشرفت چشمگیر در جامعه باشد. چنین آثاری بدیع هستند و برای افراد متخصص در همان زمینه آشکار نیستند. یک مخترع ممکن است گام بزرگی به سمت موفقیت یا شکست بردارد. مخترع شخصی است که اختراعی را ایجاد یا کشف می کند. اگرچه اختراع ارتباط تنگاتنگی با علم و مهندسی دارد، اما مخترعان الزاماً مهندس یا دانشمند نیستند. برخی از اختراعات را می توان ثبت اختراع کرد. سیستم ثبت اختراع ایجاد شد تا از طریق اعطای حق انحصار محدود بر اختراعاتی که به اندازه کافی جدید، غیر آشکار و مفید هستند، مخترعان را به اختراعات بیشتر تشویق کند. یک حق اختراع از نظر قانونی از حقوق مالکیت معنوی مخترع محافظت می کند و از نظر قانونی تشخیص می دهد که اختراع ادعا شده در واقع یک «اختراع» است. قوانین و الزامات ثبت اختراع در کشورهای مختلف متفاوت است و فرایند اخذ اختراع اغلب گران قیمت است. معنای دیگر اختراع، اختراع فرهنگی است که مجموعه ای بدیع از رفتارهای اجتماعی مفید است که توسط مردم اتخاذ شده و به دیگران منتقل می شود. اختراع جزء مهمی از خلاقیت هنری و طراحی است. اختراعات اغلب مرزهای دانش، تجربه یا توانایی انسان را گسترش می دهند. در صورتی که اختراعی واجد شرایط مندرج در قانون باشد در این صورت از حمایت آن کشور برخوردار شده و حق اختراع ( یا پَتِنت ) به مخترع اعطا می شود. دارندهٔ حق اختراع طبق قانون از حقوقی خاص بهره مند می گردد. تاکنون قوانینی برای ثبت اختراع و حمایت از آن در ایران به تصویب رسیده اند که عبارتند از: قانون ثبت علائم و اختراعات مصوب ۱۳۱۰ و قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری ۱۳۸۶. در حال حاضر قانون سال ۱۳۱۰ منسوخ شده و قانون سال ۸۶ بر حمایت از اختراعات حاکم است. ماده ۱ قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم تجاری مصوب ۱۳۸۶، اختراع را این گونه تعریف می کند: اختراع نتیجهٔ فکر کردن فرد یا افراد است که برای اولین بار فرایند یا فراورده ای خاص را ارائه می کند و مشکلی را در یک حرفه، فن، فناوری، صنعت و مانند آن حل می نماید.