اشپختن. [ اِ پ ُ ت َ ] ( مص ) شپوختن. رجوع به اشپوختن شود.
فرهنگ فارسی
( آش پختن ) ( مصدر ) پختن و آماده کردن آش یا آش پختن برای کسی . توطئه ای برای او ترتیب دادن کسی را برای اذیت کردن وی برانگیختن : آشی برایت بپزم که خودت حظ کنی .
ویکی واژه
آشپختن (گفتگو): تهیه نوعی خوراک از غلات که و حبوبات معمولا آش نامیده میشود. برای کسی آش پختن کنایه از: کاری به زیان او انجام دادن، یا توطئه چیدن برای او. برای تنبیه و ادب کردن او تصمیمهایی گرفتن.