اذالت

فرهنگ معین

(اِ لَ ) [ ع . اذالة ] (مص م . ) فروهشتن دامان ، دراز کردن دامن .

فرهنگ عمید

۱. (ادبی ) در عروض، زیاد کردن الف در وتد مجموع که در آخر رکن باشد، چنان که متفاعلن، متفاعلان و فاعلن، فاعلان و مستفعلن، مستفعلان شود.
۲. [قدیمی] خوار و رام کردن: اذالت اعدا.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - صاحب دامان گردانیدن فروهشتن دامان و جز آن . ۲ - زیاد کردن ساکنی بر وتد آخر جزو و آن در مستفعلن مستفعن باشد . یا اذالت کسی . خوار و سبک داشتن او را و پروای وی نکردن خوار کردن .

ویکی واژه

فروهشتن دامان، دراز کردن دامن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال چای فال چای فال درخت فال درخت