آلونک

لغت نامه دهخدا

( آلونک ) آلونک. [ ن َ ] ( اِ )خانه خرد و بی ثبات و بی سامان. کوخ. کوخچه. کومه.

فرهنگ معین

( آلونک ) (نَ ) ( اِ. ) (عا. ) خانة کوچک .

فرهنگ عمید

( آلونک ) ۱. [مجاز] خانۀ کوچک.
۲. خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه.

فرهنگ فارسی

( آلونک ) ( اسم ) خان. کوچک کومه آلانک آلانه.
آلانک، آلانه: کلبه، خانه کوچک، کومه، خانه کوچک موقت که درمیان کشتزاردرست کنند

دانشنامه عمومی

آلونک. آلونَک یک سازه مسقف ساده نسبتا کوچک و یک طبقه است که معمولاً برای انبار کردن ساخته می شود. سازه های این چنینی که به عنوان سرپناه و دیگر مقاصد غیر از انبارش استفاده شوند معمولاً آلونَک نامیده می شوند و اگر برای انبار وسایل در باغ ها استفاده شود اَنباری نام دارد.
انباری معمولاً در پشت باغ خانه ها قرار می گیرد تا در آن وسایلی انبار شود یا به عنوان محل سرگرمی ها یا کارگاه استفاده شود.
در بسیاری از شهرهای جهان حاشیه نشینان از سازه های آلونکی به عنوان خانه استفاده می کنند. به این پدیده آلونک نشینی گفته می شود.
انباری ها و آلونک ها ممکن است جدا یا چسبیده به ساختمان ها ساخته شوند. آلونک های مورد استفاده از کشتزارها یا صنایع ممکن است سازه هایی در اندازه های بسیار بزرگ باشند.

ویکی واژه

(عامیانه): خانه کوچک ساخته شده از مصالح کم دوام مانند چوب و حلبی. مجاز خانه کوچک و محقر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم