ساقط کردن
ساقط کردن.[ ق ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) افکندن. فکندن. انداختن. بینداختن. ساقط گردانیدن. رجوع به ساقط و اسقاط شود.
( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) ۱ - افکندن . ۲ - کسی را از شغل خود برکنار کردن .
( مصدر ) ۱ - افکنده دور افکندن چیزی. ۲ - کسی که کسی را ازشغل خود برکنار کردن .
افکندن.
کسی را از شغل خود برکنار کردن.