دنگال

لغت نامه دهخدا

دنگال. [ دَ ]( ص نسبی ) ( از: دنگ ، آلت برنج کوبی + َال ، پسوند نسبت ) اسب درازگردن بی اندام. ( آنندراج ). || سخت فراخ و بزرگ : اتاقی دنگال ؛ خانه سخت فراخ. اتاقی بغایت فراخ و بزرگ با سقفی بلند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(دَ ) (ص . ) وسیع ، جادار.

فرهنگ فارسی

اسب دراز گردن بی اندام .

ویکی واژه

وسیع، جادار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ای چینگ فال ای چینگ فال کارت فال کارت فال میلادی فال میلادی