درخت زندگی
دانشنامه عمومی
درخت زندگی در سفر پیدایش نخست در فصل ۲ بند ۹ آمده است: «و خداوند خدا هر درخت خوش نما و خوش خوراک را از زمین رویانید، و درخت حیات را در وسط باغ و درخت معرفت نیک و بد را». و همچنین در فصل ۳ بند ۲۲ نیز از آن نام برده شده: «همانا انسان مثل یکی از ما شده است، که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد، و تا به ابد زنده ماند. » پس از هبوط دو کروبی ها نگهبان برای جلوگیری از دسترسی او به درخت زندگی قرار داده شدند. گمان هایی مبنی بر اینکه درخت زندگی همان درخت ممنوعه است، وجود دارد.
عبارت درخت زندگی در امثال سلیمان ( ۳:۱۸، ۱۱:۳۰، ۱۳:۱۲، ۱۵:۱۴ ) ، مکاشفه یوحنا ( ۲:۷، ۲۲:۲، ۱۴:۱۹ ) ، کتاب عزرا ( ۲:۱۲، ۸:۵۲ ) و مکابیان ( ۱۸:۱۶ ) نیز آمده است.
کارل فردیناند راینهارد بودِ در مطالعه نقدگرایانه خود در سال ۱۸۸۳ میلادی بیان کرد که تنها یک درخت در سفر پیدایش آمده است و به دو صورت به تصویر کشیده شده: یکبار به عنوان درختی در میان باغ عدن، و بار دیگر به عنوان درخت ممنوعه. کلاوس وسترمن نیز این نگره بودِ را تایید کرد.
الن ولدِ در تحقیق خود در سال ۱۹۹۴ میلادی بیان کرد که عالمان انجیل همواره درخت را به صورت جداگانه در نظر می گیرند و آن ها را به یکدیگر مرتبط نمی کنند. او همچنین گفت که بیشتر توجهات معطوف به درخت ممنوعه است؛ درحالی که توجه اندکی به درخت زندگی می شود.
کلیسای ارتدکس شرقی درخت زندگی که از آن در سفر پیدایش نام برده شده را استعاره ای از صلیب مسیحی می داند؛ که تا زمان زایش و رستاخیز مسیح، انسان ها نمی توانند از آن بهره مند شوند.
در کتاب شهر خدا ( xiii. ۲۰ - ۲۱ ) آگوستین به صورت مفصل به تفسیر معنوی رخدادهای باغ عدن پرداخت؛ او به گفته خودش تلاش کرد تا تفاسیر معنوی او خدشه ای به واقعیت تاریخی این این رخدادها وارد نکنند. روشنفکران مذهبی در سده بیستم میلادی به دنبال تفاسیر نمادین بودند زیرا این رخدادها را از لحاظ تاریخی غیر واقعی می دانستند.
توماس آکویناس در مدخل الهیات ( Q۹۷ ) استدلال کرد که هدف از آفرینش این درخت برقراری فرایند زیستی زندگی آدم برای یک زندگی زمینی طولانی بوده است. او همچنین باور داشت این درخت نمی توانسته سبب زندگی ابدی شود زیرا خودش فانی بوده. از این رو آدم و حوا پس از مدتی می بایست از درخت تغذیه می کردند یا درغیر این صورت «به زندگی غیرمادی منتقل می شدند». «درخت های میوه باغ عدن وظیفه جبران کمبود رطوبت بدن را برعهده داشتند؛ درحالی که درخت زندگی وظیفه جبران ناکارآمدی های بدن را برعهده داشت». آگوستین در کتاب شهر خدا ( xiv. ۲۶ ) می نویسد: «انسان در برابر گرسنگی با خوراک، در برابر تشنگی با نوشیدنی و در برابر ویرانی پیری به درخت زندگی مجهز شده است. »
درخت زندگی (زیست شناسی). درخت زندگی ( به انگلیسی: tree of life ) ، استعاره ای است که برای شرح دادن روابط میان ارگانیسم های زنده و منقرض شده دنیا بکار می رود. پیشینه به کارگیری آن به اوایل سده ۱۸اُم میلادی بازمی گردد. چارلز داروین نیز از آن برای نشان دادن شاخه های مختلف گونه های جانوری با نسب مشترک استفاده کرده است. ارنست هکل واژه تبارزایش ( به انگلیسی: phylogeny ) را برای روابط تکاملی بین گونه های مختلف در طول زمان پدید آورد و در ارائه و تکمیل تاریخ تبارزایشی گونه ها از داروین نیز پیشی گرفت. توسعه یافته امروزه این ایده را با نام درخت فیلوژنتیک می شناسند.
ارنست هکل ( ۱۸۳۴ - ۱۹۱۹ ) ، چندین درخت زندگی را در طول پژوهش هایش ارائه کرد. در نگاره های زیر سه تا از این درخت های زندگی مشهور او را می بینید.
درخت تبارزایی یا درخت فیلوژنتیک ( به انگلیسی:Phylogenetic tree ) یک نمودار انشعابی است ( که اصطلاحا درخت ( گراف ) نامیده می شود ) و روابط تکاملی در میان گونه های مختلف زیستی یا حتی اشخاص را بر اساس شباهت ها و تفاوت های فیزیکی ( فیلوژنتیک ) یا خصوصیات ژنتیک نشان می دهد. واحدهایی که به هم در درخت متصل هستند، از یک جد مشترک جدا شده اند. در یک درخت تکامل نژادی ریشه دار، هر گره نشان دهنده جد مشترکی برای فرزندان آن گره می باشد، و طول یال ها در برخی از درختان نشان دهندهٔ تخمین زمان است. هر گره یک واحد طبقه بندی ( taxonomic ) نامیده می شود. گره های داخلی عموماً واحد طبقه بندی فرضی ( HTUs ) نامیده می شوند و نمی توان آن ها را به طور مستقیم مشاهده کرد. این درختان در زمینه های زیست شناسی مانند زیست شناسی تکاملی، بیوانفورماتیک، سیستماتیک و فیلوژنتیک مقایسه ای کاربرد دارند.
درخت زندگی (کابالا). درخت زندگی ( به عبری: עץ החיים، عِتْص هاخاییم ) توصیف ایده ای عرفانی در عرفان یهودی یا کابالا است که به نام ۱۰ سفیروت نیز شناخته می شود. این ایده یک دیاگرام سه ستونی است که از تعدادی دایره ( سفیروت ) متصل به هم تشکیل شده است. بر اساس دیدگاه کابالیست ها درخت زندگی ذات الهی، روح انسان و راه معراج عرفانی انسان را نشان می دهد. کابالیست ها اعتقاد دارند که سمبل درخت زندگی در واقع نقشه آفرینش است. در دیدگاه کابالای یهودی دو درخت موجود در باغ بهشت، درخت زندگی و درخت دانش خیر و شر دو نمایش مختلف سفیروتها هستند.
از زمان رنسانس دیدگاه های کابالایی بین مسیحیان و پیروان هرمسیه رایج شد.
کابالیست ها اعتقاد دارند که درخت زندگی دیاگرام آفرینش است. آفرینش از بالاترین سفیروت ( کتر ) آغاز شده که عین سوف اور ( نور بدون حد ) نامیده می شود. این بالاترین سفیروت برای ذهن انسان قابل درک نیست. این انرژی از بالای درخت زندگی سرازیر شده و تمامی دنیا را ایجاد می کند. آفرینش با پروسه زیمزم یا انقباض عین سوف شروع می شود. در مرحله بعد که سفیروت خوخما است این نور منقبض شده عین سوف به زمان و مکان انبساط میابد. سفیروت بعدی بینا است که دارای انرژِی مؤنث است. این سفیروت انرژی خوخما را دریافت کرده و از آن نگهداری کرده و آنرا پرورش می دهد.
اعداد و حروف عبری برای کابالیست ها بسیار مهم هستند و هر حرف عبری معادل یک عدد نیز هست. هر مرحله درخت زندگی با یکی از اعداد یک ( کتر ) تا ده ( ملکوت ) و یک سفیروت در ارتباط است.
سه سفیروت بالای درخت زندگی دنیای الهی را تشکیل می دهند که انرژی اولیه دنیا است. بین این سه سفیروت و هفت سفیروت پایینتر آبیس قرار دارد که این دو دنیای کاملاً متفاوت را از هم جدا می کند. سه سفیروت بالا در دنیای انرژِی الهی هستند. ازاین رو سفیروت بینا با زایمان در ارتباط است که به دنیایی که کاملاً از دنیای الهی جدا است زایمان می کند. انرژی الهی با پایین آمدن از درخت زندگی سختتر و جامدتر می شود تا اینکه در سفیروت ملخوت که آخرین سفیروت است دنیای ماده را ایجاد می کند.
درخت زندگی (کالبدشناسی). درخت زندگی ( به لاتین: Arbor Vitae ) ( نامگذاری به علت شباهتش با "درخت زندگی" ) ماده سفید مخچه ای است که به دلیل انشعابات درخت مانندش به این نام، نامگذاری شده است. از جهاتی بیشتر شبیه سرخس است که در هر دو نیم کره های مخچه دیده می شود. این ساختار، اطلاعات حسی و حرکتی را با مخچه تبادل می کند. درخت زندگی در عمق مخچه قرار دارد. هسته های عمقی، دندانه ای، کروی، لخته ای شکل و شیروانی در درخت زندگی واقع شده اند. این چهار ساختار منجر به وابران پرتابی مخچه می گردند.