خبرکش

لغت نامه دهخدا

خبرکش. [ خ َ ب َ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) نمام. نَموم. سخن چین. آنکه خبرگیری می کند تا مطلبی به دست آورد و بدیگری رساند.

فرهنگ عمید

جاسوس.

فرهنگ فارسی

نمام نموم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان