تنازل

لغت نامه دهخدا

تنازل. [ ت َ زُ ] ( ع مص ) باهم کشش و پیکار کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): تنازل القوم ؛ نزلوا عن ابلهم الی خیلهم فتضاربوا. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(ت زُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - پیکار کردن . ۲ - فرود آمدن . ۳ - استعفا کردن . ۴ - فروتنی کردن .

فرهنگ عمید

۱. فرود آمدن.
۲. با هم پیکار کردن.
۳. فروتنی و کناره گیری از مقام.

فرهنگ فارسی

با هم کشش و پیکار کردن

ویکی واژه

پیکار کردن.
فرود آمدن.
استعفا کردن.
فروتنی کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال احساس فال احساس فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت