تمحق

لغت نامه دهخدا

تمحق. [ ت َ م َح ْ ح ُ ] ( ع مص ) محو و پاک شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). باطل و محو و نیست شدن. ( از اقرب الموارد ). || کاستن. || سوخته شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ مَ حُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - نابود شدن . ۲ - سوختن .

ویکی واژه

نابود شدن.
سوختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز