اکتناف

لغت نامه دهخدا

اکتناف. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) حظیره شتران ساختن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || گرد چیزی درآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از المصادر زوزنی ). احاطه کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پناه گرفتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || ( اِمص ) پناه داری :
کی گذارد حافظ اندر اکتناف
که کسی چیزی رباید از گزاف.مولوی.|| شوغاه ببافتن شتر را از شاخ درخت. ( از تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - زیر پر گرفتن . ۲ - احاطه کردن .

فرهنگ عمید

۱. پناه گرفتن، پناهگاه ساختن.
۲. احاطه کردن.
۳. پناه دادن.

فرهنگ فارسی

پناه گرفتن، پناهگاه ساختن، احاطه کردن
( مصدر ) ۱ - زیر پر گرفتن . ۲ - گرد در آمدن احاطه کردن .

ویکی واژه

زیر پر گرفتن.
احاطه کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال انگلیسی فال انگلیسی