آلاییدن

لغت نامه دهخدا

( آلاییدن ) آلاییدن. [ دَ] ( مص ) در بعض فرهنگها بدان معنی ِ آلودن داده اند.

فرهنگ معین

( آلاییدن ) (دَ ) (مص م . ) آلودن .

فرهنگ عمید

( آلاییدن ) = آلودن

فرهنگ فارسی

( آلاییدن ) ( مصدر ) ( آلایید آلاید خواهد آلایید بیالای آلاینده آلاییده ) آلودن

ویکی واژه

آلوده کردن، آلودن. آنچه برای عوام است با آرد می‌الایم. «میرزاحبیب»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خنیاگر
خنیاگر
بی همتا
بی همتا
اشتراک
اشتراک
رویت
رویت