سیاه سوخته

لغت نامه دهخدا

سیاه سوخته. [ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) سیاه چرده. سخت سیاه. ( یادداشت بخط مؤلف ). || دشنامی است دده ها و کاکاها را. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

(تِ تا تَ ) (ص مر. ) آن که در آفتاب سیاه شده باشد، بسیار سیاه .

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که در آفتاب سیاه شده باشد بسیار سیاه .

ویکی واژه

آن که در آفتاب سیاه شده باشد، بسیار سیاه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت