لغت نامه دهخدا
همی رفت سوی سیاوخش گرد
بماه سفندارمذ روز ارد.فردوسی.سرآمد کنون قصه یزدگرد
بماه سفندارمذ روز ارد.فردوسی.|| روز پنجم از ماههای شمسی باشد در این روز فارسیان بنا بر قاعده کلیه که چون نام ماه و روز موافق آید جشن باید کرد عید کنند. ( برهان ) ( جهانگیری ). || زمین.( برهان ). زمین را گویند و آن را سپندارمذ و اسپندارمذ نیز گویند. ( جهانگیری ) ( آنندراج ).
سفندارمذ. [ س ِ ف َ م َ ] ( اِخ ) نام فرشته ای هم هست موکل بر زمین و جنگلها و بیشه ها، و مصالح امور ماه و روز اسفندار تعلق بدوست. و در این روز درخت نشاندن و نو پوشیدن را خوب می دانند. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). رجوع به اسپندارمذ و سپندارمذ شود.