زراعت کردن

لغت نامه دهخدا

زراعت کردن. [ زِ / زِ ع َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کاشتن و کشت کردن. ( ناظم الاطباء ) :
از قنات جامه آب معنی تر بسته شد
سرزمین شعر راتا ما زراعت کرده ایم.محسن تأثیر ( از آنندراج ).گر خدا را از برای رزق طاعت می کنی
خانه می سازی و بر بامش زراعت می کنی.ناظم هروی ( ایضاً ).رجوع به زراعت و زراعة شود.

فرهنگ فارسی

کاشتن و کشت کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال تک نیت فال تک نیت فال انگلیسی فال انگلیسی