زاغ فعل

لغت نامه دهخدا

زاغ فعل. [ ف ِ ] ( ص مرکب ) آنکه رفتارزاغ دارد. || مجازاً، بدفعل :
از آن زاغ فعلان گه شبروی
ز صف کلنگان فزون آمدیم.خاقانی.و رجوع به زاغ رو و زاغ شود.

فرهنگ معین

(فِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) مجازاً بدکردار.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه رفتار زاغ دارد . ۲ - بد فعل بد کردار .
آنکه رفتار زاغ دارد مجازا بد فعل را گویند

ویکی واژه

مجازاً بدکردار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت