زادبوم

لغت نامه دهخدا

زاد بوم. ( اِ مرکب ) محمول بر قلب یعنی وطن و زمینی که در آن متولد شود. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). وطن. مولد. ( فرهنگ شعوری ج 2 ص 36 ) :
آن را که بر مراد جهان نیست دسترس
در زاد بوم خویش غریب است و ناشناس.سعدی ( گلستان چ فروغی ).و رجوع به زاد و زاد و بوم شود.

فرهنگ معین

(اِمر. ) زادگاه ، میهن .

فرهنگ عمید

میهن، وطن، محل تولد، زادگاه، جایی که شخص در آنجا زاییده شده و مٲوی گرفته: آن را که بر مراد جهان نیست دسترس / در زادبوم خویش غریب است و ناشناس (سعدی: لغت نامه: زادبوم ).

فرهنگ فارسی

زادوبوم، میهن، وطن، محل تولد، زادگاه
( اسم ) مسقط الراس زادگاه . توضیح : [[ زاد و بوم ]] که متداول شده صحیح نیست.
محمول بر قلب یعنی وطن و زمینی که در آن متولد شود وطن مولد

ویکی واژه

زادگاه، میهن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال میلادی فال میلادی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال جذب فال جذب