رطیل

لغت نامه دهخدا

رطیل. [ رُ طَ ] ( ع اِ ) رتیل. رتیلا. رطیلا. دلمک. دلمه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم