خودخور

لغت نامه دهخدا

خودخور. [ خوَدْ / خُدْ خوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب ) آنکه غم خویش بکس نگوید تا تسکین یابد. || آنکه تنها خورد. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. خُ ) (ص فا. ) (عا. ) کسی که غصه بسیار می خورد.

فرهنگ عمید

ویژگی کسی که بسیار غصه می خورد و رنج خود را آشکار نمی کند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که غصه بسیار میخورد .
آنکه غم خویش بکس نگوید تا تسکین یابد یا آنکه تنها خورد .

ویکی واژه

(عا.)
کسی که غصه بسیار می‌خورد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال رابطه فال رابطه فال سنجش فال سنجش فال تک نیت فال تک نیت