خاطرجمع

لغت نامه دهخدا

خاطرجمع. [ طِ ج َ ] ( ص مرکب ) مقابل پریشان خاطر. ( آنندراج ). مقابل پریشان خیال. مطمئن. بی تشویش. دل آسوده. فارغ بال. آسوده خاطر.

فرهنگ معین

( ~. جَ ) [ ع . ] (ص مر. ) آسوده ، بی تشویش .

فرهنگ عمید

۱. مطمئن.
۲. آسوده خاطر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دل آسوده بی تشویش مطمئن آسوده خاطر : (( خاطر جمع بود که موفق خواهدشد ) )

ویکی واژه

آسوده، بی تشویش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال اعداد فال اعداد فال ای چینگ فال ای چینگ فال اوراکل فال اوراکل