حوزه‌بندی

فرهنگستان زبان و ادب

{apportionment, districting, legislative apportionment} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] تقسیم بندی کشور به حوزه های انتخاباتی به گونه ای که در آن تناسب بین شمار کرسی های نمایندگی و جمعیت رأی دهنده رعایت شود

ویکی واژه

تقسیم‌بندی کشور به حوزه‌های انتخاباتی به‌گونه‌ای‌که در آن تناسب بین شمار کرسی‌های نمایندگی و جمعیت رأی‌دهنده رعایت شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم