حلاف

لغت نامه دهخدا

حلاف. [ ح َل ْ لا ] ( ع ص ) بسیار سوگندخوار. ( از غیاث ازلطائف ) ( از آنندراج ). سوگندخواره. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ معین

(حَ لّ ) [ ع . ] (ص . ) آن که قسم بسیار یاد کند، بسیار سوگند خورنده .

فرهنگ عمید

بسیارسوگندخورنده، کسی که بسیار قسم یاد کند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه قسم بسیار یاد کند بسیار سوگند خورنده .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَلَّافٍ: کسی که بسیار سوگند می خورد
ریشه کلمه:
حلف (۱۳ بار)
«حَلاّف» از مادّه «حِلْف» به کسی می گویند که بسیار قسم می خورد، برای هر کار کوچک و بزرگی سوگند یاد می کند، و معمولاً این گونه افراد، در سوگندهای خویش صادق نیستند.

ویکی واژه

آن که قسم بسیار یاد کند، بسیار سوگند خورنده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی