حادثه جو

لغت نامه دهخدا

حادثه جو. [ دِ ث َ / ث ِ ] ( نف مرکب ) و حادثه جوی ؛ آنکه از حوادث و پیش آمدها نفع جستن خواهد.

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا . ] (ص فا. ) آن که همواره در پی حوادث و وقایع تازه است ، آن که از مخاطرات نترسد.

فرهنگ عمید

آن که دائم در پی وقایع و حوادث تازه است و از آن ها باک ندارد.

ویکی واژه

آن که همواره در پی حوادث و وقایع تازه‌است، آن که از مخاطرات نترسد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال انبیا فال انبیا فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت