جنگلبان

لغت نامه دهخدا

جنگلبان. [ ج َ گ َ ] ( ص مرکب ) نگهبان جنگل. حافظ جنگل. مأمور حفظ جنگل.

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. )آن که مأمور حفاظت از جنگل است .

فرهنگ عمید

کسی که مٲمور محافظت و مراقبت جنگل باشد، نگهبان جنگل.

فرهنگ فارسی

نگهبان جنگل کسی که مامورمحافظت ازدرختان باشد
( صفت ) آنکه مامور حفاظت جنگل است نگهبان جنگل .

فرهنگستان زبان و ادب

{forester} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] فردی که به شغل جنگلبانی اشتغال داشته باشد
{forest guard} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] فردی که مسئولیت ادارۀ کوچک ترین واحد جنگلی را زیر نظر سرجنگلبان بر عهده داشته باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال لنورماند فال لنورماند فال آرزو فال آرزو فال ماهجونگ فال ماهجونگ