جداجدا

لغت نامه دهخدا

جداجدا. [ ج ُ ج ُ ] ( ق مرکب ) یک یک. جداگانه. علیحده. متفرق. منفصل از هم. ( ناظم الاطباء ). یکی یکی. منفرد. تنها. بِداد. جُداجُد: جداجدا امیر هر کسی را میخواند و حال خراسان و مخالفان و حاجب و جنگ که رفت بازمی پرسید تا او را چون آفتاب روشن گشت هرچه رفته بود. ( تاریخ بیهقی ص 559 ).
این سطرهای چین که به پیری به روی ماست
هر یک جداجدا خط معزولی قواست.صائب.

فرهنگ فارسی

یک یک جداگانه علی حده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت