تیر کردن

لغت نامه دهخدا

تیر کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ؛وادار کردن کسی به کاری. تحریک کردن.

فرهنگ معین

(کَ دَ ) (مص م . ) ۱ - نشان کردن ، هدف قرار دادن . ۲ - کسی را تحریک کردن ، به کاری واداشتن .

فرهنگ فارسی

در تداول وادار کردن کسی بکاری

ویکی واژه

نشان کردن، هدف قرار دادن.
کسی را تحریک کردن، به کاری واداشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال راز فال راز