تکلان

لغت نامه دهخدا

تکلان. [ ت ُ ] ( ع اِ ) عجزنمایی و کارسپردگی بر دیگری. اسم است توکل را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اعتماد و توکل. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). اسم است از اتکال بمعنی اعتماد و تفویض. ( از اقرب الموارد ) : و هو المستعان و علیه التکلان. ( گلستان ). رجوع به اتکال و توکل شود.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) اعتماد کردن .

فرهنگ فارسی

اعتماد، تفویض
۱ - ( مصدر ) سپردن کار خود بدیگری تفویض کردن امراعتماد کردن . ۲ -( اسم ) تفویض امر .

ویکی واژه

اعتماد کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال راز فال راز فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو