توقیف کردن

لغت نامه دهخدا

توقیف کردن. [ ت َ /تُو ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نگاه داشتن و ضبط کردن. ( ناظم الاطباء ). بازداشت کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). حبس کردن. زندان کردن. به زندان کردن. بازداشتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بازداشت کردن ( کسی را )
نگاهداشتن و ضبط کردن حبس کردن زندان کردن

ویکی واژه

sequestrare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه