تخمیس. [ ت َ ] ( ع مص ) پنج گوشه گردانیدن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). پنج رکن گردانیدن. || در نزد شاعران ، افزودن سه مصراع است به یک بیت ، که جمعاً پنج مصراع باشد. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). شعر مخمس گفتن. رجوع به مخمس شود.
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - پنج قسمت کردن ، پنج تایی کردن . ۲ - شعر مخمس سرودن .
فرهنگ عمید
۱. (ادبی ) شعر مخمس سرودن. ۲. [قدیمی] پنج گوشه کردن. ۳. [قدیمی] پنج تایی کردن. ۴. [قدیمی] پنج قسمت کردن.
فرهنگ فارسی
پنج قسمت کردن، پنج گوشه کردن، پنج تایی کردن ( مصدر ) ۱- پنج قسمت کردن . ۲- پنج گوشه ساختن پنج زاویه یی کردن . ۳- پنج تایی ۴- مخمس ساختن .کردن .جمع : تخمیسات .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تخمیس به معنای خارج کردن خمس مال است. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج ۲، ص۴۰۰. ...