بی ناموسی

لغت نامه دهخدا

بی ناموسی. ( حامص مرکب ) بی عفافی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به بی ناموس شود.

فرهنگ معین

(حامص . ) ۱ - انجام کار خلاف و یا نامشروع که باعث بدنامی و بی آبرویی می شود. ۲ - بی ناموس بودن .

فرهنگ فارسی

بی عفافی .

ویکی واژه

انجام کار خلاف و یا نامشروع که باعث بدنامی و بی آبرویی می‌شود.
بی ناموس بودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال پی ام سی فال پی ام سی فال چوب فال چوب فال ابجد فال ابجد