بوناک

لغت نامه دهخدا

بوناک. ( ص مرکب ).بوی ناک. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بوی ناک شود.

فرهنگ عمید

۱. چیزی که بوی بد بدهد، بدبو.
۲. گندیده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال میلادی فال میلادی فال رابطه فال رابطه فال چوب فال چوب