ایلغار

لغت نامه دهخدا

ایلغار. ( ترکی - مغولی ، اِ ) بسرعت بر فوج دشمن دویدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). حرکت سریع سپاهیان بسوی دشمن. هجوم. یورش. ( فرهنگ فارسی معین ). شبگیر و شبیخون. ( ناظم الاطباء ). تاخت. || مسافت در شب با تندی و چالاکی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

[ تر. ] (اِمر. ) هجوم ، یورش .

فرهنگ عمید

حرکت سریع سپاهیان به طرف دشمن، یورش، هجوم، تاخت وتاز، شبیخون.

فرهنگ فارسی

الغار: حرکت سریع سپاهیان بطرف دشمن، یورش، هجوم، تاخت وتاز، شبیخون
( اسم ) حرکت سریع سپاهیان بسوی دشمن هجوم یورش .

دانشنامه آزاد فارسی

ایلْغار
یورش سریع و شبیخون سپاهیان به سمت دشمن. شخص شبیخون زننده را ایلغاری و محل تاخت و تاز را ایلغارگاه می نامیدند.

ویکی واژه

هجوم، یورش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال سنجش فال سنجش فال چوب فال چوب