الولو

لغت نامه دهخدا

الولو. [ اُ ] ( اِ ) لولو. وجودی وهمی که بچه های خرد را بدان ترسانند. این لفظ را بصورت مخفف لولو بیشتر استعمال کنند. ( فرهنگ نظام ). رجوع به لولو شود. || مَتَرسی که در مزارع نصب کنند. ( از فرهنگ نظام ).
- الولوی سر خرمن .
- مثل الولوی سر خرمن .

فرهنگ فارسی

لو لو . وجودی وهمی که بچه های خرد را بدان ترسانند .

ویکی واژه

مترادف با لولوخورخوره زبان فارسی، در گویش بهاری موجودی خیالی که مادران با آن کودکان را می‌ترسانند‌. در فهرست اسامی سلاله اکدی تحت عنوان الولو و در فهرست پیشوایان کوتی به نام الولومس همچنین در فهرست سلطنتی شومر تحت عنوان الولومش آمده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند استخاره کن استخاره کن فال نخود فال نخود فال جذب فال جذب