اسداس

لغت نامه دهخدا

اسداس. [ اِ ] ( ع مص ) صاحب شتران سِدس شدن. || دندان افکندن شتر بهشت سالگی. ( منتهی الارب ). || شش شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). شش تن شدن قوم. ( منتهی الارب ).
اسداس. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ سُدس. || ج ِ سِت . ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(اَ ) [ ع . ] جِ سَدَس . ،~ در اخماس زدن الف - شش در پنج زدن . ب - قمار کردن . ج - حیله کردن .

فرهنگ فارسی

جمع سدس
صاحب شتران

دانشنامه عمومی

اسداس ( مارب ) ( به عربی: أسداس ) یک منطقهٔ مسکونی در یمن است که در استان مأرب واقع شده است.

ویکی واژه

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم