استشفاء

لغت نامه دهخدا

استشفاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شفا جستن. ( تاج المصادر بیهقی ). شفا خواستن. ( منتهی الارب )( زوزنی ). تندرستی خواستن. شفا طلبیدن. صحت و شفا خواستن. ( غیاث ). طلب شفا کردن. طلب بهبود از بیماری.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) شفا خواستن ، بهبود خواستن .

ویکی واژه

شفا خواستن، بهبود خواستن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس