ازملک
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
این گیاه در جاهای مختلف نام های گوناگونی دارد، از جمله عُشبه، پیچ اَزمَلَک، سلبک، همیشک، سِکلیم، بالکاملاس و گَمپوره. همچنین در نور آن را سِگلی و در دُرفَک بالکا و در اشرف لم و درساری مِلاش و در میاندره وِرگلام می نامند. در جاهای دیگر این نام ها را نیز برایش می توان یافت: شِنگیله، کُفُله بور، والی گیلی، تمیس، کامپوره، سکیلم، تَلی، وشات دانه، کلکادانه، ازملکی. همچنین، در کتاب های علمی عربی ( از جمله در نوشته های ابن بیطار ) سمیلقس و طقسوس نامیده شده که صورت عربی همان نام های فرنگی این گیاه اند.
• ازملک زبر.
• Smilax excels L.