آویژه

لغت نامه دهخدا

( آویژه ) آویژه. [ ژَ / ژِ ] ( ص ، اِ ) ویژه. خاص. خالص. بَحْت. || مجازاً، دلبر. معشوق. || آویزه. پاکیزه. || شراب انگوری.
اویژه. [ اَ ژَ / ژِ ] ( ص ، اِ ) خالص و خاصه و پاک و پاکیزه. ( برهان ). پاک و پاکیزه و خالص. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ویژه. ( انجمن آرا ). || اویزه که شراب انگوری باشد. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ).

فرهنگ معین

( آویژه ) (ژِ ) (ص . اِ. ) ۱ - ویژه ، خالص . ۲ - معشوق ، یار یا دوست نزدیک .

فرهنگ عمید

( آویژه ) ۱. ویژه، خاص.
۲. خالص.
۳. یار و دوست نزدیک.
۱. ویژه، خاص.
۲. خالص.

فرهنگ فارسی

( آویژه ) ( صفت اسم ) ۱ - خاص خالص جمع : آویژگان ۲ - معشوق دلبر جمع : آویژگان .
ویژه، خاص، خالص ، یارودوست نزدیک، آویژگان: ویژگان، نزدیکان، خواص، آویژه: ویژه، خاص، خالص

فرهنگ اسم ها

اسم: آویژه (دختر) (فارسی) (تلفظ: āviže) (فارسی: آويژه) (انگلیسی: avizhe)
معنی: معشوق، دلبر، خاص، خالص، ویژه، پاکیزه

ویکی واژه

ویژه، خال
معشوق، یار یا دوست نزدیک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ورق فال ورق