آفتاب زردی

لغت نامه دهخدا

( آفتاب زردی ) آفتاب زردی. [ زَ ] ( اِ مرکب ، ق مرکب ) آفتاب زرد.

فرهنگ معین

( آفتاب زردی ) (زَ ) (اِمر. ) نک آفتاب زرد.

فرهنگ فارسی

( آفتاب زردی ) ( اسم ) ۱ - نزدیک غروب که آفتاب رنگ پریده نماید اصیل ایوار . ۲ - زوال عمر نزدیک مرگ .
آفتاب زرد

ویکی واژه

آفتاب‌زردی
آفتاب کسی به زردی افتادن، به مجاز: نزدیک شدن او به زمان مرگ. نک آفتاب زرد. آفتابش به زردی افتاده، به زودی حلوایش را خواهند خورد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال درخت فال درخت