لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
آسایش دادن
فرهنگ فارسی
( آسایش دادن ) ( مصدر ) راحت بخشیدن اراحه .
ویکی واژه
آسایشدادن
استراحت و آرامش دادن. آن اندام را به کار نداری و آسایش دهی. «اخوینی»
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال آرزو
فال مکعب
فال شمع
فال تاروت