آزار دیدن

ویکی واژه

آزار‌دیدن
ناراحت شدن، اذیت شدن. سینه و گلوی گوینده و گوش شنونده خسته شود و آزار بیند. «فروغی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم