گردآفرید یا گُردآفرین، یکی از شخصیتهای برجسته و دلیر در حماسههای ایرانی است که در شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده شده است. او یک زن جنگجوست که با شجاعت بسیار در برابر دشمنان ایران مقاومت میکند. گردآفرید یکی از شخصیتهای برجسته زن در شاهنامه فردوسی است که نماد شجاعت، تدبیر و ملیگرایی ایرانیان به شمار میرود. او دختر گژدهم، فرمانده سپیددژ، بود و با پوشیدن زره و پنهان کردن هویت زنانهاش، در برابر سهراب ایستادگی کرد. با خردمندی و دلیری، موفق شد از اسارت بگریزد. این مقاله به بررسی نقش گردآفرید در شاهنامه و تأثیر او بر اسطورههای حماسی ایران میپردازد. گردآفرید شخصیتی بینظیر در شاهنامه است که با ویژگیهای خاص خود از سایر زنان حماسی متمایز میشود. او نه تنها زنی زیبا و شجاع بود، بلکه در میدان نبرد نیز مهارتهای فوقالعادهای از خود نشان داد. فردوسی دربارهی او مینویسد: برخلاف بسیاری از زنان در داستانهای حماسی که معمولاً در نقش همسر یا مادر ظاهر میشوند، گردآفرید شخصیتی مستقل دارد که با اراده خود به میدان جنگ میرود و افتخاری بزرگ برای ایرانیان به ارمغان میآورد. داستان گردآفرید از زمانی آغاز میشود که سهراب، پسر رستم، به دنبال پدرش از توران به سمت ایران لشکرکشی میکند و در مسیرش به دژ سپیددژ میرسد. هژیر، فرمانده سپیددژ، در نبرد با سهراب شکست میخورد و به اسارت درمیآید. این شکست باعث ترس و وحشت در میان مردم دژ میشود، اما گردآفرید که این وضعیت را ننگین میداند، تصمیم میگیرد به میدان نبرد برود. او با پوشیدن زره و پنهان کردن هویت زنانهاش، به جنگ میشتابد. در ابتدا، گردآفرید با مهارت فوقالعادهاش به سهراب حمله میکند و تیرهایی به سوی او پرتاب میکند. اما سهراب، جنگجویی قوی، به تدریج به او نزدیک میشود و زرهاش را پاره کرده و نقابش را از چهرهاش برمیدارد. در این لحظه، سهراب متوجه میشود که حریفش نه یک مرد، بلکه زنی زیبا و شجاع است. گردآفرید که به اسارت درآمده، با زیرکی و سخنوری خاص خود، سهراب را فریب میدهد و او را متقاعد میکند که اجازه دهد به دژ بازگردد تا دروازهها را برایش بگشاید.