Leadership (رهبری): هنر و دانش هدایت و انگیزش افراد برای رسیدن به اهداف سازمانی.
Management (مدیریت): برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل منابع سازمان برای دستیابی به اهداف.
Organizational Behavior (رفتار سازمانی): مطالعه رفتار افراد و گروه‌ها در سازمان و تأثیر آن بر عملکرد سازمان.
Corporate Governance (حاکمیت شرکتی): چارچوبی از قوانین، مقررات و فرآیندهایی که برای کنترل و هدایت شرکت‌ها استفاده می‌شود.
Financial Statements (صورت‌های مالی): اسنادی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، و جریان وجوه نقد که وضعیت مالی شرکت را نشان می‌دهند.
ROI (Return on Investment - بازده سرمایه‌گذاری): نسبت سود به هزینه سرمایه‌گذاری که نشان‌دهنده میزان کارایی سرمایه‌گذاری است.
Equity (حقوق صاحبان سهام): میزان ارزش خالص دارایی‌های شرکت که به سهامداران تعلق دارد.
Liquidity (نقدینگی): توانایی شرکت در تأمین تعهدات مالی کوتاه‌مدت.
Market Segmentation (بخش‌بندی بازار): تقسیم بازار به گروه‌های مختلف مصرف‌کنندگان بر اساس نیازها و ویژگی‌های مشترک.
Brand Equity (ارزش برند): میزان ارزش افزوده‌ای که یک برند برای محصول یا شرکت ایجاد می‌کند.
Customer Lifetime Value - CLV (ارزش طول عمر مشتری): میزان ارزشی که یک مشتری در کل دوره ارتباط خود با شرکت ایجاد می‌کند.
B2B & B2C (تجارت بنگاه به بنگاه و بنگاه به مصرف‌کننده): مدل‌های تجاری که شامل فروش محصولات و خدمات به کسب‌وکارها (B2B) یا مشتریان نهایی (B2C) هستند.
Competitive Advantage (مزیت رقابتی): ویژگی یا توانمندی‌ای که یک شرکت را نسبت به رقبا متمایز می‌کند.
SWOT Analysis (تحلیل سوات): چارچوبی برای ارزیابی نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)، فرصت‌ها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) در یک کسب‌وکار.
Porter’s Five Forces (پنج نیروی پورتر): مدلی برای تحلیل رقابت در یک صنعت شامل: قدرت تأمین‌کنندگان، قدرت خریداران، تهدید تازه‌واردان، تهدید جایگزین‌ها و رقابت موجود.
Blue Ocean Strategy (استراتژی اقیانوس آبی): ایجاد بازاری جدید و بدون رقابت به جای رقابت در بازارهای موجود.
Talent Management (مدیریت استعدادها): فرآیند جذب، توسعه و حفظ کارکنان برتر در سازمان.
Employee Engagement (مشارکت کارکنان): میزان تعهد و انگیزه کارکنان نسبت به اهداف سازمان.
360-Degree Feedback (بازخورد ۳۶۰ درجه): روشی برای ارزیابی عملکرد کارکنان که شامل بازخورد از همکاران، مدیران، زیردستان و خود فرد می‌شود.
Succession Planning (برنامه‌ریزی جانشینی): فرآیند آماده‌سازی کارکنان برای نقش‌های کلیدی در آینده.
Startup (استارتاپ): کسب‌وکاری نوپا که معمولاً بر پایه نوآوری و رشد سریع بنا شده است.
Lean Startup (استارتاپ ناب): روشی برای راه‌اندازی کسب‌وکار با استفاده از کمترین منابع و یادگیری سریع از بازار.
Disruptive Innovation (نوآوری مخرب): نوآوری‌هایی که بازارهای موجود را تغییر داده و محصولات یا خدمات جدیدی ایجاد می‌کنند.
Minimum Viable Product - MVP (محصول حداقلی قابل ارائه): نسخه اولیه یک محصول که حداقل ویژگی‌های لازم را برای ارائه به بازار دارد.
Big Data (کلان‌داده‌ها): مجموعه‌ای از داده‌های عظیم که برای تحلیل رفتار مشتریان و بهبود تصمیم‌گیری استفاده می‌شود.
Digital Transformation (تحول دیجیتال): استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای بهبود عملکرد کسب‌وکار.
Blockchain (بلاکچین): فناوری دفتر کل توزیع‌شده که امنیت و شفافیت در معاملات را افزایش می‌دهد.
Cloud Computing (رایانش ابری): استفاده از سرورها و خدمات مبتنی بر اینترنت به جای زیرساخت‌های فیزیکی داخلی.
Six Sigma (شش سیگما): روش مدیریت کیفیت برای بهبود فرآیندها و کاهش نقص‌ها.
Lean Manufacturing (تولید ناب): روشی برای کاهش ضایعات در فرآیند تولید.
Supply Chain Management - SCM (مدیریت زنجیره تأمین): نظارت بر فرآیند تأمین، تولید و توزیع کالاها و خدمات.
Just-in-Time - JIT (سیستم تولید به‌موقع): تولید کالاها دقیقاً در زمانی که مورد نیاز است، برای کاهش هزینه‌های انبارداری.
