شمقمق

لغت نامه دهخدا

شمقمق. [ ش َ م َ م َ ] ( ع ص ) دراز. || شادمان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال عشقی فال عشقی فال پی ام سی فال پی ام سی فال فنجان فال فنجان